سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«کشکول»
[ و فرمود : ] حکمت را هر جا باشد فراگیر که حکمت گاه در سینه منافق بود پس در سینه‏اش بجنبد تا برون شود و با همسانهاى خود در سینه مؤمن بیارمد . [نهج البلاغه]
>>محمد سوری ( سه شنبه 86/3/15 :: ساعت 9:24 عصر)

دو
دوست


دو دوست با پای پیاده از جاده ای
در بیابان عبور می کردند بین راه سر موضوع اختلاف
پیدا کردندو به مشاجره پرداختند یکی از آنها از سر
خشم بر چهر دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده
بود سخت آزرده شد ولی بدون آن که چیز ی بگوید روی
شن های بیابان نوشت : امروز بهترین دوست من بر
چهره ام سیلی زد . آن دو کنار یکدیگر به راه خود
ادامه دادند به یک آبادی رسیدند تصمیم گرفتند قدری
انجا بمانند . و کنار برکه آب استراحت کنند ناگهان
شخصی که سیلی خورده بود لغزید و د ربرکه افتاد
نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را
نجات داد بعد از آن که از غرق شدن نجات یافت برروی
صخره ای سنگی این جمله را حک کرد امروز بهترین
دوستم جان مرا نجات داد . دوستش با تعجب از او
پرسید بعد از ان که من با سیلی تو را آزردم تو آن
جمله را روی شن های صحرا نوشتی ولی حالا این جمله
را روی صخره حک می کنی ؟ دیگری لبخندی زد و گفت
وقتی کسی ما را آزار می دهد باید روی شن های صحرا
بنویسیم تا باد های بخشش آن را پاک کنند ولی وفتی
کسی محبتی در حق ما می کند باید آن را روی سنگی حک
کنیم تا : هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 39
بازدید دیروز:  4
مجموع بازدیدها:  136341
منوها
» درباره خودم «


«کشکول»

» آرشیو مطالب «

اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
شهریور 86
پاییز 1386
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

حاج جمال
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار

» لوگوی دوستان «