سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«کشکول»
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرگاه بنده ای را دوستبدارد و او اندکْ کار خیری انجام دهد، در برابر آن اندک، به اوپاداشِ بسیار می دهد و دادن پاداش بسیار در برابر کارِ اندک، براو سنگین نمی آید . [امام صادق علیه السلام]
>>محمد سوری ( پنج شنبه 86/4/21 :: ساعت 2:23 صبح)


اگر شما هم اهل دانلود فیلم باشید (به شرطی که مثل من اینترنت پرسرعت داشته باشید) حتما تا الان متوجه شدید که یکی از مشکلات در رابطه با دانلود فیلم (مخصوصاً از سایت‌هایی مثل Rapidshare) اینه که قبل از اتمام دانلود فیلم نمی‌دونید که کیفیت فیلم یا
زبان آن چطوره!
اگر شما از روی سرورهای
FTP دانلود کنید و فایل به شکل avi باشه، مشکلی
نیست! به کمک برنامه VLC player می‌تونید فیلمو
پخش کرده و از کیفیت و نحوه زبان و یا دوبله آن
مطلع شوید.
اما اگر شما فیلم‌هایی را که به‌صورت قسمت
قسمت به فرمت rar هستند دانلود کنید،
تا اتمام دانلود فیلم، از کیفیت آن مطلع نخواهید شد.
بارها شده که یک فیلم تا انتها دانلود شده اما بعدش متوجه می‌شید که فیلم به زبان روسی دوبله شده!
اما راه حل ساده است!
برنامه Dziobas Rar Player 0.006.4 این مشکل را حل کرده. به کمک این
نرم‌افزار، قبل از اتمام دانلود تمام بخش‌های یک فیلم، با
دانلود همان بخش اول و مشاهده آن توسط این نرم‌افزار می‌تونید مطمئن شوید که:
1- فیلم درست است (hoax نیست)
2- کیفیت آن مورد قبول است
3-
زبان آن مورد دلخواه شماست

راهنمای دانلود:
در وسط صفحه‌ای که باز می‌شود، از شماره 1 تا 6 دستورالعمل دانلود نوشته شده است.
بر روی شماره 6 کلیک کنید. یک پنجره جدید باز می‌شود. در پنجره جدید، لینک دانلود را می‌بینید. روی آن کلیک راست کرده و گزینه Save target as را انتخاب کنید.

راهنمای استفاده از برنامه:
پس از دانلود برنامه، توسط نرم‌افزار Winrar یا نرم‌افزارهای مشابه، آن را از حالت فشرده خارج کنید. رمز فایل برای باز کردن فایل، www.ztforums.com می‌باشد.
پس از نصب و اجرای برنامه، وارد منوی File‌ شده و بر روی گزینه Streaming from unrar کلیک کنید. مسیر فایل فیلمی که دانلود کرده‌اید را انتخاب کنید. سپس از شما رمز فایل فشرده فیلم را می‌خواهد که اگر فایل مورد نظر دارای رمز عبور بود، آن را وارد کنید در غیر این صورت، لازم نیست چیزی وارد کنید.
بر روی دکمه OK کلیک کرده و از تماشای فیلم لذت ببرید!

تصویری از برنامه
دانلود
رمز: www.ztforums.com
******************************************
لینک های روزانه:
1) عکس هایی از عجایب ? گانه‌ی جدید دنیا (البته با انتخاب مردم)
2) باز کردن و بستن یک آی فون
3) مشهورترین مومیایی های تاریخ
4) تکه ای از کیک!!!
5) جستجوگر کتاب الکترونیکی
6) ?? عکس زیبا از گالری kagaya
7) یامهدی در Google Earth (شعار یا مهدی به طول حدود 100 متر در مناطق مرکزی ایران که بر روی کوه حک شده است)
8) دارویاب (کاملترین سایت اطلاعات دارویی کشور)
9) طول دوره خدمت وظیفه بر حسب مدرک تحصیلی تعیین شود
10) "با آب حمام دوست می گیرد" یعنی چه؟
11) تصاویری زیبا از هند
12) احیانا فردای من ...
13) یونیفرم جدید برای پلیس خواهران
14) چند عکس تاپ قدیمی از مسئولین
15) خاطرات محافظان آیت الله خامنه ای از 6 تیر 1360

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( پنج شنبه 86/4/21 :: ساعت 2:23 صبح)

سلام
بالاخره اون برنامه‌ای که قولش را داده بودم، آماده کردم. علت تأخیر، به دلیل طراحی ظاهر برنامه بود. از آنجایی که سلیقه خوبی ندارم، کمی زمان برد. و اما برنامه ....
این برنامه در واقع یک ساعت زنگ‌دار ولی از نوع نرم‌افزاریش هست. تو این نرم‌افزار ابتدا باید یک موزیک (در حال حاضر با فرمت wav یا mid) را انتخاب کنید. سپس با تنظیم زمان، در سر ساعت مقرر، نرم‌افزار شروع به پخش موسیقی می کنه. حالا اگه یه موسیقی آرامش‌بخش را انتخاب کرده باشید، سر ساعت مقرر شما را از خواب بیدار خواهد کرد. برنامه این امکان را داره که به طور پیاپی موزیک را پخش کنه و یا اینکه فقط یک بار اونو پخش کنه. ضمناً تمامی تغییرات در یک فایل متنی ذخیره می‌شوند تا در اجرای بعدی از آنها استفاده شود.
ایده برنامه از اونجا ایجاد شد که حدود یک هفته پیش که شب دیر خوابیده بودم و صبح هم می‌خواستم زود بلند شم و از اونجایی که می‌دونستم با زنگ موبایل بیدار نمی‌شم، به فکرم رسید که این کارو انجام بدم. همون موقع نشستم نسخه اولیه این برنامه رو نوشتم که حدود 5 دقیقه طول کشید.
بعد از چند روز که سرم خلوت‌تر شدم (منظورم این نیست که رفتم آرایشگاه! ) به فکر افتادم که اونو تکمیل کنم.
البته همانطور که قبلاً هم گفته بودم، این نرم‌افزار نه چیزی اضافی برای من داشته و نه آنچنان کاربردی داره!
هدفم از نوشتن این برنامه، نوعی آموزش مطالبی بود که در ترمی که گذشت به دلیل کمبود وقت، به دوستانی که با من درس مباحث ویژه داشتن، نگفته بودم.
متأسفانه نرسیدم برای اون فایل راهنما آماده کنم. دوستان پس از دانلود و دیدن کد، هر جا مشکل داشتن، بپرسن.

ظاهر فرم اصلی
تو این برنامه از چند مسأله هم‌زمان استفاده کردم و هدفم فقط آموزش بوده چون بدون انجام اون کارها هم می‌شد نتیجه‌ مورد نظر را گرفت (مثلاً تعریف یک Function).
موارد جدیدی که در این برنامه استفاده شده که در کلاس به آنها اشاره نشد:
- کار با شی MediaPlayer
- کار با فایل متنی
- ایجاد یک StringList
- ایجاد (Create) یک فرم در زمان اجرا
- تعریف یک Function
- نحوه فراخوانی یک برنامه خارج از دلفی (مثلاً ساختن یک لینک که کاربر با کلیک بر روی آن، وارد یک سایت شود)
- و .........

البته هنوز هم قابلیت افزایش امکانات وجود داره. امکاناتی مثل:
- قرار دادن ولوم کنترل صدا درون برنامه
- پشتیبانی از فایل‌های mp3
- انتقال برنامه به System Try (کنار ساعت)، هنگام بستن و یا کوچک کردن برنامه
- و .......
نکته دیگری که باید اضافه کنم اینه که در طراحی ظاهر، سعی کردم از امکانات پیش فرض خود دلفی استفاده کنم. در غیر این صورت، کامپوننت هایی هستن که طراحی ظاهر را هم راحت‌تر و هم زیباتر می کنن!
همانطور که سر کلاس هم گفتم، طراحی چنین برنامه هایی (که از ابتدا مشخص نیست دنبال چه چیزی هستیم)، و حتی دیگر برنامه هایی که می دانیم چه می خواهیم ولی هدف ما بسیار بزرگ و سخت به نظر می رسد، بهتر است پله پله انجام شود (همانطور که من انجام دادم و هنوز هم می‌تواند ادامه داشته باشد).
علاوه بر همه این موارد، یک فایل نصب شونده (Setup) هم برای این برنامه ساختم تا با نحوه setup سازی هم آشنا شوید.
البته معمولاً برای نصب مخصوصا اگر پروژه شما دارای بانک اطلاعاتی باشد، از نرم افزاری به نام InstallShield استفاده می‌شود. اما برای این پروژه من از نرم‌افزاری ساده و سبک به نام Inno ‌ Setup استفاده کردم.
پیشنهاد می کنم فایل‌های زیر را به ترتیبی که قرار گرفته اند دانلود کرده و ببینید:
نسخه اولیه برنامه (نسخه 0.1) - کد توسط دلفی 7 - با حجم 207 کیلو بایت. از اینجا
نسخه اصلی برنامه (نسخه 1.0) - نصب شونده - با حجم 544 کیلو بایت. از اینجا
نسخه اصلی برنامه (نسخه 1.0) - کد توسط دلفی 7 - با حجم 544 کیلو بایت. از اینجا
نرم افزار setup ساز Inno Setup 5.1.8
===============================================
لینک‌های روزانه:
1) سایتی برای آموزش دلفی (فارسی)
2) سایتی برای آموزش دلفی (فارسی)
3) لیست تعدادی مقاله برنامه نویسی

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( دوشنبه 86/4/18 :: ساعت 12:20 صبح)

سایت های آپلود فایل یا در واقع Host های مجانی، وب‌سایت‌هایی هستند که به شما اجازه آپلود فایل را می‌دهند. توسط این وب‌سایت‌ها می‌توانید فایل‌های خود را به اشتراک بگذراید (File Sharing).
سپس شما می‌توانید لینک فایلی که آپلوده شده را در اختیار دیگران قرار دهید تا آنها، فایلی که توسط شما آپلود شده است را دانلود کنند.
تعداد بسیار زیادی از این‌گونه سایت‌ها وجود دارند که هر یک محدودیت‌هایی دارند مثلاً:
- حجم فایلی که قرار است آپلود شود
- تعداد دفعاتی که می توان فایل را دانلود کرد
- سرعت آپلود / دانلود
- مدت زمانی که فایل بر روی سرور باقی می ماند
- نوع فایلی که می توان آپلود کرد
- نحوه دانلود (لینک مستقیم که بتوان توسط Download Manager آنها را دانلود کرد یا لینک های غیر مستقیم که برای دانلود باید کدی را وارد کنید)
- ........
در این پست تعدادی از آنها به همراه محدودیت های اصلی هر یک معرفی شده است.
البته ممکن است این محدودیت‌ها در آینده تغییر یابند.
برای دیدن لیست این سایت ها، این فایل را دانلود کنید. (حجم فایل: 193 کیلوبایت)

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 11:45 عصر)

سلام
امروز رفته بودم میدان انقلاب برای خرید چند تا کتاب که اتفاق جالبی واسم افتاد. داشتم از کنار شخصی رد میشدم که ناگهان دست ما را گرفت و گفت: بیا این کتابها را بخر!
اولش گفتم نمی خوام ولی بعد که قیمت را گفت، شاخ درآوردم!!!
هر کتاب 500 تومان!
چیه؟!!! تعجب نداشت؟!!!
خوب صبر کنید بقیشو بگم!
وقتی اونها رو نگاه کردم (که 5 تا بود)، همه زبان اصلی بودن با موضوعات کامپیوتری!!!
دودل بودم که بخرم یا نه!!! همون موقع یکی سر رسید و گفت می خوام و من هم 2 تاشو که نمی خواستم، بهش دادم.
نهایتاً اینکه اون سه تا کتاب باقی مانده را خریدم فقط 1500 تومان.
و اما عناوین کتاب ها (تا ببینم شما هم متعجب می شید یا نه؟!!! ):
1) Java, XML, and Web Services - Bible - انتشارات Wungry Minds با 918 صفحه
2) Inside the JAVA Virtual Machine - انتشارات McGraw-Hill با 703 صفحه همراه با سی دی
3) Java Database Programming - Bible - انتشارات WILEY با 702 صفحه

هر سه انتشارات هم (مخصوصاً سومی) از انتشارات معروفی هستند.
نکته جالب اینجاست که قیمت فارسی که صفحه آخر اونها خورده (مرکز نشر دانشگاهی)، 19500 تومان هست.
شماره کتابخانه هم نخورده (البته یه شماره هست که معلوم نیست چیه)!
الان من موندم که آیا می تونم از این کتاب ها استفاده کنم یا نه؟!!! اصلاً معلوم نیست از کجا گیر آورده؟!!! می گفت یه دختره نمی خواسته و داده به من (یا شاید هم فروخته). ولی هر چقدر هم که باشه، 500 تومان دیگه نیست.
به هر حال اگر کسی از دوستان از حکم شرعی اون اطلاعی داره، به ما هم خبر بده!!!

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 11:45 عصر)

"بابا بزرگ! حقوق بشر یعنی چی؟ آمریکا کجاست؟ "
هنوز ساعت 10 صبح 12 تیر که می شود دلم به بهانه تو شور می زند، خاطره چشمهای آبی و بای‌بای کودکانه‌ات لحظه‌ای از ذهنم دور نمی شود حتی نگاه عروسک مو طلایی ات را نیز نمی‌توان فراموش کرد. آن روز دلم برای رفتنت شور می زد، انگار می‌دانست که برگشتی برای مهربانی چشمهایت نیست.
غروب آن روز دلگیر ترین غروب دنیا بود، گل سرخی که برایم چیده بودی را به یادت بوییدم و تلویزیون را روشن کردم، قناریت می خواند، مداد رنگی‌هایت از گوشه اتاق نگاهم می‌کردند اما واژه‌های گوینده اخبار انگار تیغ‌های آتشینی بودند که تا عمق وجودم را می‌سوزاندند، اشکهایم سیلی ساخته بودند که هیچ قدرتی توان ایستادن در برابر آن را نداشت، گوینده می‌گفت و می‌گفت و می‌گفت اما مفهوم تمام گفته‌هایش یک جمله بود و آن اینکه "مروارید من به همراه 398 مسافر دیگر در آبی دریا تا همیشه می مانند."
عزیز مهربانم! روزی پرسیدی "بابا بزرگ، حقوق بشر یعنی چی؟ آمریکا کجاست؟" سریع فهمیدم که باز چیز نامفهومی از تلویزیون شنیده ای و می خواهی بدانی چیست؟ آن روز آنقدر کوچک بودی که می شد با شکلاتی تمام سوالات ذهن کودکانه ات را به فردا و فرداها سپرد، اما کاش پاسخ سوالت را داده بودم، کاش گفته بودم حقوق بشر همان حقوقی است که می بایست با صدای فریاد تو و 57 کودک دیگری که همراه تو در آن هواپیما فریاد می زد، همان حقوقی است که به جای اهدای مدال لیاقت و افتخار به ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس همان ناو آمریکایی که چشمهای آبی تو را مهمان ماهیها کرد می بایست بالاترین و بیشترین مجازات را برایش درنظر می گرفت و آمریکا، عزیز مهربانم! همان دستی بود که موهای طلایی تو را در آتش انتقامش سوزاند.
اما حقوق بشر، حقوق بشر نبود وقتی که دستهای کودکانه تو تکه تکه شدند و صدای فریادت در آبی دریا غرق شد، حقوق بشر و تمام آنهایی که ادعایش را داشتند در مرگ غریبانه تو سکوت کردند و چه بسا در خفا خندیدند.
آمریکا در برابر چشمهای پرسشگر تمام پدر و مادر کودکانی که همراه تو پر کشیدند فقط گفت "اشتباه شده است" دروغی که تو هم اگر بودی به آن می خندیدی چرا که ناو جنگی وینسنس به پیشرفته‌ترین سیستم‌های راداری و رایانه‌ای مجهز بود و مسلم نیز شد که احتمال اشتباه توسط فرمانده ناو نه تنها وجود نداشته بلکه بسیاری از کارشناسان نظامی این اقدام را اقدامی کاملا خصمانه تشخیص دادند. آری دخترک معصومم! حقوق بشر برای من در ساعت 10 و 29 دقیقه صبح یکشنبه 12 تیر ماه 1367 در نزدیکی جزیره "هنگام" تا همیشه دفن شد.
مرواریدم! تو تنها قربانی دست های جنایت نبودی، هم سن و سالهای تو در هیروشیما، ناکازاکی، ویتنام و عراق نیز طعم این جنایات را چشیده اند.
هرچند که در ابتدا مجامع جهانی به راحتی از کنار فاجعه مرگ تو و همراهانت گذشتند و اما سرانجام و در پی شکایت دولت ایران دادگاه‌بین‌المللی لاهه پس از گذشت 6 سال از این فاجعه، در برابردلایل محکم و مستند مبنی بر شلیک عمدی به‌هواپیمای تو توسط ناو جنگی آمریکا، تسلیم شد و دولت آمریکا را به پرداخت 131 میلیون و 800 هزار دلار غرامت به ایران و خانواده‌های قربانیان این تهاجم وحشیانه محکوم کرد، اما چه سود که تو هرگز برنمی گردی!

منبع
=====================================
پ.ن:
?) من این مطلب را به صورت میل دریافت کردم که البته در آن میل، منبع این مطلب مشخص نشده بود. به همین دلیل، من هم این مطلب را بدون ذکر نام منبع درج کردم. اما با اعتراض یکی از دوستان، متوجه شدم که منبع این مطلب، سایت صبح می باشد.
2) مسلماً اگر می دانستم که این مطلب از سایت صبح می باشد، آدرس آن را قرار می دادم. اگر توجه کنید، از همان اوایلی که این وبلاگ راه اندازی شده، سایت صبح را در سمت چپ صفحه، لینک کرده ام (با نام شهید)! پس دلیلی ندارد که این مطلب را از آنجا کپی کرده و بدون منبع ذکر کرده باشم!

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 11:45 عصر)

یک سال دیگه گذشت! باز هم روز مادر! باز هم فکر هدیه! باز هم شلوغی خیابونا! باز هم ....
هر سال تو همین ایام، یه عده به فکر مادرشون می افتن! همه تو این فکرن که چه هدیه ای بخرن واسه مادرشون! چطوری اونو خوشحال کنن!
اونایی که کمی کلاسشون بالاتره، تو این فکرن که هدیه با کلاسی بخرن و پزشو به دیگر خواهر برادرا و یا در و همسایه و یا دوست و آشنا بدن!
اونایی که از قشر متوسط هستن، معمولاً به یه هدیه معمولی اکتفا می کنن!
اونایی که از قشر ضعیف جامعه هستن، یا با یه بوس و یه گل از مادرشون قدردانی می کنن، یا اصلاً به فکرش نیستن و اصلا واسه اونا همچون روزی تعریف نشده!!

قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام *** که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند *** چهره پرچین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلوده زند *** بر دل نازک من تیر خدنگ
از در خانه مرا طرد کند
*** همچو سنگ از دهن قلما سنگ
مادر سنگ دلت تا زنده است
*** شهد در کام من و توست شرنگ
نشوم یک‌دل و یک‌رنگ تو را
*** تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
*** باید این ساعت، بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری
*** دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری
*** تا برد زاینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
*** نه، بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد
*** مست از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
*** سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سر منزل معشوقه نمود
*** دل مادر به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
*** و اندکی رنجه شد او را آرنگ
آن دل گرم که جان داشت هنوز
*** اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست، نمود
*** پی برداشتن دل، آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
*** آید آهسته برون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش!
*** وای پای پسرم خورد به سنگ

<<ایرج میرزا>>


مسلما هر یک از ما هم دوست داریم تو چنین روزی مادرمونو خوشحال کنیم! ما هم به فکر هدیه هستیم!
راستی! چه هدیه ای مناسب مادرمونه؟!!! چه هدیه ای اونو خوشحال می کنه؟
یه چیز دیگه! آیا واقعاً روز مادر فقط همین یک روزه! یعنی ارزش مادر ما و زحماتش برای ما با خرید هدیه تو این روز جبران میشه؟!! آیا اگه یک روز ما اونو بخندونیم و یه هدیه واسش بگیریم، کافیه و احیاناً جای اهانت ها، عصابینیت ها، دعواها و بی حرمتی ها به مادرو می گیره؟!!!
درسته که هیچ مادری بد فرزندشو نمی خواد! حتی اگه بهش بی احترامی کنه! حتی اگه اونو کتک بزنه! حتی اگه اونو بفرسته خونه سالمندان! حتی اگه ...
ولی گاهی اوقات، این فداکاران و عزیزان هم جونشون به لبشون میرسه و دست به نفرین برمی‌دارن ولی نه از ته دل که، از سر دل ....
گفتم خونه سالمندان! بله منظورم همون خونه پیر و پاتالاست!
شاید بین شما که مخاطب من هستید، نباشن (که حتماً نیست) افرادی که مادرشونو (و پدرشونو) فرستادن خونه سالمندان! ولی حتماً دیدید و شنیدید.
آیا به نظرتون اون پدر و مادری که سالها رنج کشیدن تا فرزندشون بزرگ بشه و در پیری عصای دست اونها و یاور اونها باشه، این حقشونه که بیفتن گوشه خونه سالمندان و سال تا سال، کسی هم به فکرشون نباشه! مگه نمی گن "دعای مادر، هزاران برکته!" این برکت چیه؟!!! مگه جز اینه که باعث رونق مادی و معنوی زندگی ما میشه!!!

پس بیایید نه فقط یک روز از سال، که همه روزها رو روز مادر بدونیم. همیشه قدرشونو بدونیم. همیشه به فکرشون باشیم و یادمون باشه که:

"روزی هم ما پیر خواهیم شد و قطعاً هر رفتاری که با مادر و پدرمون داشته باشیم، همون رفتار و حتی بدتر از اون را بچه های ما، با ما خواهند داشت!"
=================================
پ.ن:
1- نمی دونم چی شد که اینجوری شروع کردم (شاید به خاطر گزارشی بود که از تلویزیون پخش شد!).
راستش من نه نویسنده ام، نه بلدم خوب بنویسم. اینا رو هم بی مقدمه سر هم کردم!
می دونم که این مطالب در مورد شما صدق نمی کنه، ولی اینا رو گفتم تا مراقب باشید که روزی تو دام اون نیفتید! دام چی؟!! دام "بی حرمتی به مادر"، "ظلم به مادر"، "خانه سالمندان" و ...
2- نهایتاً تولد عزیز پیامبر، بزرگ زن تاریخ اسلام و در عین حال مظلوم ترین اونها، حضرت فاطمه زهرا (س) را به همه مادران و همه زنان عزیز ایران تبریک می گم و دست تک تک اونها رو می بوسم! امیدوارم که بتونیم زحمات این عزیزان را به وقت نیازشون (در زمان پیری)، جبران کنیم.
3- یادمون باشه که روزی اونا واسه ما زحمت کشیدن! یادمون باشه که هیچ محبتی نباید بی پاسخ بمونه! و یادمون باشه که هیچ محبتی بی پاسخ نمی‌مونه!!!
4- ویژه‌نامه ولادت حضرت زهرا
5- برای مشاهده کلیپی به همین مناسبت، اینجا را کلیک کنید.

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( شنبه 86/4/16 :: ساعت 11:45 عصر)

مطلب زیر به صورت میل برای من ارسال شده و از اونجایی که بازدیدکنندگان این وبلاگ اکثراً دانشجو هستن و این مطلب هم به شدت در مورد اونا صدق می کرد، اینجا قرار دادم!
============================================
ژاپن: به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد!
مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!
هند: او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه واکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با هم عروسی می کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود!
عراق: مدام به تیر ها و خمپاره های تروریست ها جاخالی می دهد ودر صورت زنده ماندن درس می خواند!
چین: درس می خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می فروشد!
اسرائیل: بیشتر واحدهایی که او پاس کرده، عملی است او دوره کامل آموزشهای رزمی و کماندویی را گذرانده! مادرزادی اقتصاد دان به دنیا می آید!
گینه بی صاحاب!: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله ای درس بخواند!
کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری امریکا دعا کند!
پاکستان: او بشدت درس می خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!
اوگاندا: درس می خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس؛ چند نفر از قبیله توتسی را می کشد!
انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری!! منقرض می شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می خوانند!
ایران: عاشق تخم مرغ است! سرکلاس عمومی چرت می زند و سر کلاس اختصاصی جزوه می نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دو پرس از غذای دانشگاه را می خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می گوید! او سه سوته عاشق می شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، و الا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده که چرا صاحبخانه ها جان به عزرائیل می دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی دهند! (فهمیدین به منم بگین) او چت می کند! خیابان متر می کند، ودر یک کلام عشق و حال می کند! همه کار می کند جز اینکه درس بخواند نسل دانشجوی ایرانی درسخوان در خطر انقراض است! از من می شنوین بی خیال دانشگاه بشین بهتره (تفریحات بهتر و کم دردسرتر هست)خود دانید.
  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 9:12 صبح)

سلام
تو زندگیتون چقدر با افرادی که نیازمند عضو هستند برخورد کردید؟ افرادی که به دلایل مختلف چه مادرزادی و چه غیر مادرزادی و بر اساس سانحه یا تصادف و ... نیازمند اعضایی مثل قلب، ریه، کبد، کلیه و .. هستند و زندگی سختی دارند؟!!!
اگر ندیده باشید حداقل بارها در فیلم ها و سریال های مختلف دیدید و شنیدید. باید قبول کنیم زندگی با اعضای ناقص و مشکل دار، زندگی خوب که هیچ، زندگی تلخیه!!!

اما من و شما و دیگران می تونیم به این افراد کمک کنیم.
- چه کمکی؟!! چطوری؟!!
-- سؤال جالبیه!!!
تا حالا اسم پیوند عضو به گوشتون خورده؟ حتماً شنیدید. بله درست شنیدید! پیوند عضو!!!
اعتقاد من اینه:
تا زمانی که زنده ایم، هر عضوی که خدا به ما داده، باشه برای خودمون. نه به کسی می بخشیم، نه می فروشیم. اما وقتی زنده نیستیم، این اعضا به چه درد ما می خوره؟!!!
ولی ممکنه به درد دیگری بخوره و گاها اونو از مرگ حتمی نجات بده!!!
مگه نهایتاً همه ما تبدیل به خاک نمی شیم. خوب چه اشکال داره اون پایین که دفنمون کردن، بدون قلب باشیم. بدون کبد، ریه و ... باشیم.
مگه چیزی از ما کم می شه؟!!! اگه ما به روح اعتقاد داریم و قبول داریم که روح از جسم جداست و بدون جسم، روح همچنان برقرار هست، چرا با اهدای عضو خود پس از مرگ، دیگری را از مرگ نجات ندیم؟!!!
خوب اگه مسائل بالا را قبول دارید و دوست دارید پس از مرگ (با عزت ان شاالله)، هر یک از اعضایی که اون دنیا بهش نیاز ندارید و نمی خواید تو قبر باهاتون باشه، را به یک بیمار نیازمند هدیه کنید و البته نمی دونید چطور باید اقدام کنید، وارد این سایت شده و عضو شوید.
این سایت که زیر نظر "دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی شهید بهشتی - بیمارستان دکتر مسیح دانشوری" قرار داره، با توجه به لیست بیماران خود که در لیست انتظار دریافت عضو هستند و از طرفی افرادی که مایل به اهدا عضو خود پس از مرگ هستند، اعضای قابل استفاده این افراد (که معمولاً دچار مرگ مغزی می شوند) را به بیماران نیازمند و بر اساس اولویت های ثبت شده و پزشکی، پیوند می زند.
من حدود یک ماه و نیم پیش (زمان زیادی است و تقریباً این مورد را فراموش کرده بودم) اقدام کرده بودم که امروز، کارتم به دستم رسید.
اطلاعات بیشتر:
پرسش و پاسخ در سایت اصلی

پ.ن:
1) حتماً قبل و یا بعد از ثبت نام، به خانواده خود اطلاع دهید تا آنها هم در جریان این عمل خداپسندانه شما باشند.
2) در صورت ثبت نام و دریافت کارت، سعی کنید همیشه کارت را همراه خود داشته باشید.

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 9:12 صبح)

روزی
مردی خواب عجیبی دید، اون دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه
می کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و
تندتند نامه هائی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آنها
را داخل جعبه می گذارند.

مرد
از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را
باز می کرد،‌گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از
خداوند را تحویل می گیریم.

مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هائی به زمین می فرستند.

مرد پرسید: شما ها چکار می کنید؟

یکی از فرشتگان با عجله گفت:‌این جا بخش ارسال است ، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان می فرستیم .

مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته ای بیکار نشسته است

مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟

فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.

مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟

فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافی است بگویند: خدایا شکر


خدایا شکرت!

=============================================

منبع


  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 9:12 صبح)

با نسخه جدید SQL Server ،برنامه نویسان بانک های اطلاعاتی قادرند از امکانات و قابلیت های موجود در پلتفرم دات نت و کلیه توابع و کلاس های ساخته شده در آن بهره مند شوند. یکی از ابتدایی ترین و در عین حال اساسی ترین این قابلیت ها،امکان استفاده از دو زبان مهم و کاربر پسند دات نت یعنی ویژوال بیسیک و سی شارپ در پیاده سازی اجزای مختلف یک بانک اطلاعاتی است.

برای خواندن ادامه مطلب 2 روش وجود دارد:
1) ورود به سایت اصلی، عضویت در سایت و سپس مطالعه مقاله
2) دانلود این فایل که آن را با فرمت PDF آماده کرده ام

نویسنده: مهیار داعی الحق
منبع: ماهنامه شبکه
=============================================
لینک های روزانه:
1) دانلود فیلم های ایرانی
2) زیر این تابلوی تبلیغاتی پارک نکنید (عکس)
3) IQ شما چند است؟ (40 دقیقه وقت، 39 سوال)
4) اختراعات و ابتکارات جالب
5) چت از طریق وب سایت حتی اگر یاهو مسنجر هم نداشته باشید (بیشتر به درد دانشگاه ها می خوره که نصب مسنجر ممنوعه)
6) دانلود عکس های با کیفیت
7) لپ تاپ های چوبی
8) خانه های دیدنی و عجیب
9) گزارش تصویری (اعطای مدرک لیسانس دانشگاه هاروارد به بیل گیتس)
10) سلام دبی (نخستین وب سایت توریستی دبی به زبان فارسی)

  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 4
بازدید دیروز:  4
مجموع بازدیدها:  136306
منوها
» درباره خودم «


«کشکول»

» آرشیو مطالب «

اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
شهریور 86
پاییز 1386
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

حاج جمال
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار

» لوگوی دوستان «