سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«کشکول»
آنکه با دانش خود به پیکار با نادانی اش برخیزد به بالاترین خوشبختی می رسد [امام علی علیه السلام]
>>محمد سوری ( جمعه 86/1/10 :: ساعت 1:20 عصر)

یک لینک که در آن عکس اکثر اسکناس های ایران از قدیم تا به حال قرار داده شده است.
جالبه، حتماً ببینید. ضمناً نظر یادتون نره!

لینک سایت

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( جمعه 86/1/10 :: ساعت 1:20 عصر)


Ajax چیست ؟


هنگام بازدید از یک
سایت هنگامی که از یک صفحه سایت به صفحه دیگری می
روید اگر توجه کنید بسیاری از قسمت های سایت ثابت
و یکسان است یعنی بالای سایت در تمام صفحات تکرار
شده و شما به صورت عادی اگر بخواهید هر صفحه ای از
سایت را که باز می کنید اگر کل صفحه دوباره برای
شما لود شود کلی از پهنای باند اینترنت شما گرفته
میشه و سرعت لود شدن صفحات نیز کم میشه حالا اگرما
اگر کاری انجام بدیم که در باز شدن صفحات مختلف یک
سایت قسمت های که مشترک هست لازم نباشد تا دوباره
لود شود به این فناوری Ajax می گویند .


پدیده‌ انقلابی Ajax

اگر برنامه نویس وب هستید، لابد خبر دارید
که این روزها همه درباره Ajax صحبت می‌کنند. بعضی
معتقدند Ajax یکی از ارکان فنی موج جدیدی است که
به Web ?.? معروف شده است و انجمن‌ها و تریبون‌های
آنلاین مملو از مقالات و اظهارنظرهای مربوط بهAjax
است.
بعضی از
سایت‌های بزرگ مانند یاهو و گوگل هم‌اکنون Ajax را
به خدمت گرفته‌اند، انجمن‌ها و تریبون‌های آنلاین
مملو از مقالات و اظهارنظرهای مربوط بهAjax است و
همزمان تلاش‌های وسیعی در جریان است تا این فناوری
جدید همچنان به صورت اپن سورس باقی بماند و
انحصاری نشود. Ajax چیست؟ واژه Ajax با تلفظ
<ای‌جکس> یا <ای‌ژاکس> سرنام عبارت
Asynchronous JavaScript and XML و به معنی
<ترکیب نامتقارن جاوا اسکریپت و>XML است.
ماهیت صفحات وب و پروتکل HTTP به گونه‌ای است که
به طور معمول وقتی درحال وب‌گردی هستیم، به ازای
هر کنش و واکنش میان ما و سایتی که در حال کار با
آن هستیم، کل یک صفحه وب از نو بارگذاری و
تازه‌سازی (refresh) می‌شود.
ای‌جکس فناوری
جدیدی است که تغییر محسوسی را در این سناریو به
وجود می‌آورد؛ به این ترتیب که به جای بارگذاری
مجدد کل صفحه، فقط قسمتی تغییر می‌کند که قرار است
اطلاعات جدید را به نمایش درآورد و کلیه عملیات
ارسال اطلاعات و دریافت نتایج در پشت صحنه انجام
می‌شود. در نتیجه هیچ‌گاه صفحه سفید و خالی وب در
فواصل کنش و واکنش‌های هنگام کار با مرورگر دیده
نمی‌شود و احساسی مشابه تجربه کار با یک نرم‌افزار
دسکتاپ به کاربر دست می‌دهد. جادوی ای‌جاکس چیزی
نیست جز یک فکر بکر و آن هم ترکیب کردن جاوا
اسکریپت و XML در قالب یک موجود ‌نرم‌افزاری جدید.
اصطلاح Ajax را اولین بار کارشناسی از شرکت
Adaptive Path به نام جسی جیمزگرت در مقاله‌ای با
عنوان <ای‌جکس؛ رهیافت جدیدی در برنامه‌های تحت
وب> مطرح کرد و خیلی سریع مورد استقبال گسترده
برنامه نویسان وب در سراسر جهان قرارگرفت. اعتقاد
عمومی این است که تاریخچه به‌کارگیری تکنیک مذکور
به پیدایش نرم‌افزار Outlook WebAccess و استفاده
از فرمان XMLHttpRequest که مایکروسافت ابداع کرده
و در نرم‌افزار اینترنت اکسپلور به‌کار رفته است،
برمی‌گردد. اما امروزه اغلب مرورگرهای مهم و
شناخته‌شده (از جمله فایرفاکس) از آن پشتیبانی
می‌کنند و دیگر یک فناوری محدود به اینترنت
اکسپلورر نیست. چرا Ajax این قدر اهمیت‌دارد؟
فناوری ای‌جکس جدید است و شگفت‌انگیز به‌نظر
می‌رسد. ولی در حقیقت کل این شعبده بر اساس
فناوری‌هایی بنا شده است که هم‌اکنون موجودند:
جاوا اسکریپت و XML.
هر دوی این فناوری‌ها تا
حد زیادی باز هستند و منحصر به شرکت خاصی نیستند.
به همین دلیل این روزها تمام محافل دنیای برنامه
نویسی مملو از مقالات و تحلیل‌هایی درباره Ajax
است. به عنوان نمونه می‌توانید صفحه نخست سایت
موسوم به <کانال شبکه برنامه نویسان سان> را
بازکنید. بیشتر این صفحه (در زمان نگارش این
یادداشت) به مقالات و مطالب متنوعی درباره Ajax
اختصاص یافته است. مجلات برنامه‌نویسی نیز مقالات
متعددی در این زمینه منتشر کرده‌اند و سایت‌های
معروفی مانند O’ Reilly و xml.com نیز در این باره
مطلب دارند. بنابراین ظرفیت بالایی برای تبدیل
ای‌جکس به یک استاندارد جهانی وجود دارد.
این فناوری از یک جنبه دیگر نیز اهمیت
دارد. به‌دلیل عدم نیاز به بارگذاری مجدد کل یک
صفحه وب، مقدار داده‌هایی که لازم است برای تکمیل
یک Interaction میان کاربر و سایت مبادله شود، به
شدت کاهش می‌یابد و این به معنی افزایش محسوس سرعت
نرم‌افزارهای تحت وب، سهولت به‌کارگیری
اینترفیس‌های مبتنی بر ای‌جکس و کاربرپسندترشدن
آن‌ها می‌شود. به همین دلیل این روزها اکثر
پورتال‌های بزرگ (مانند یاهو) مشغول طراحی
اینترفیس‌های مبتنی بر Ajax هستند. با این همه
مزایای ای‌جکس‌ به همین‌ موارد ختم نمی‌شود. تصور
کنید وقتی در طول شبانه روز میلیاردها بار فرآیند
بارگذاری مجدد صفحات وب تعاملی در شبکه اینترنت
تکرار می‌شود، استفاده از ای‌جکس چگونه موجب آزاد
شدن پهنای‌باند اینترنت و در نتیجه میلیاردها دلار
صرفه‌جویی اقتصادی در این زمینه می‌شود و این به
نوبه خود انقلابی در عرصه وب و فضای سایبر به شمار
می‌رود. این تحول در شرایطی اتفاق می‌افتد که
همزمان فناوری‌های اینترنت پرسرعت همچون ADSL به
شدت در حال رشد هستند. حال تصور کنید اگر فناوری
ای‌جکس در مقیاس گسترده‌ای مورد استفاده
نرم‌افزارهای تحت وب قرارگیرد.
آنگاه افزایش
سرعت کار با اینترنت چند برابر خواهد شد. چنین
تحولی می‌تواند اینترنت را به کامپیوتر دوم
کاربران تبدیل کند. به گونه‌ای که برای آن‌ها
اجرای یک نرم‌افزار از روی وب تفاوت محسوسی با
اجرای آن از روی کامپیوتر دسکتاپ نداشته باشد. در
این صورت ممکن است واقعا بخش مهمی از توان پردازشی
نرم‌افزارها، چه از نوع دسکتاپ و چه از نوع تحت وب
به سیستم‌های موسوم به Web Service واگذار شود. از
این رو کسانی که مبتکر و مشوق ایده وب سرویس
بوده‌اند، این روزها انگیزه تازه‌ای برای سرعت
بخشیدن به این فناوری پیدا کرده‌اند و تلاش
می‌کنند دو فناوری ای‌جکس و وب سرویس‌ را
به‌یکدیگر پیوند دهند و راهکارهای تازه‌ای
بیافرینند.
کدام سایت‌ها از ای‌جکس استفاده
کرده‌اند؟ دنیای برنامه‌نویسی وب هنوز درگیر
هیجانات مربوط به آشنایی با این پدیده است و در
حال بررسی مشکلات تکنیکی و هضم و جذب آن در بافت
برنامه‌های تحت وب می‌باشد. به همین دلیل میزان
استفاده عملی از آن چندان گسترده نیست. اما چون
کارایی ای‌جکس دیگر برای همه ثابت شده است،
حرکت‌های بزرگی در سراسر اینترنت به سمت استفاده
از این فناوری در جریان است. از جمله اینترفیس
نسخه دوم Yahoo Mail که به نسخه بتا معروف است از همین فناوری استفاده می‌کند. همچنین
سرویس Gmail و Google Map نیز از این فناوری
استفاده می‌کنند.

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( پنج شنبه 86/1/9 :: ساعت 2:19 صبح)

سلام


نتونستم ننویسم!


به عنوان یک فرد شرکت کننده در این
اردو، وظیفه اخلاقی و شرعی خودم می دونم که از اون دفاع کنم.


اول یه نگاهی به این لینک و این لینک بندازید تا
حساب دستتون بیاد که چه خبره.


یه عده که اصلا تو این اردو شرکت
نداشتن، نشستن و به اصطلاح خودشون مختلط بودن اردو را به نقد کشیدن.


من نه این دفتر توسعه را می شناختم نه
آقای احسان بخش را، نه آقای حسین پور و نه هیچ کس دیگری. من تازه وبلاگ نویس شده
بودم و مطمئن هستم که به دعوت شهدا به این جمع پیوستم و افتخار می کنم که تو این
جمع بودم.


اول از همه شما تو این پست، یک عکس
گذاشتین که شخصی (به ادعای عکاس این عکس، یک پسر بچه شاید 12 ساله و نه از بچه های
این اردو) در حالی که یه مین تو دستشه، رو دستش یه شماره نوشته.


با اون دید منفی که من از شما نویسنده
محترم متوجه شدم، احتمالا فکر کردید این شخص قصد داشته شماره بده به دیگران یا
شاید هم از دیگران شماره ای گرفته.


جالبه به نظرم شما اونقدر پاک و معصوم
هستید که در دوران دانش آموزی خود اصلا تقلب نکردید و هیچ وقت نشده که تو خیابون
یا جای دیگه نیاز به کاغذ داشته باشید، اما دم دستتون نباشه و مجبور نشدین که
شماره یا عدد یا اسم یا هر چیز دیگه ای را روی دستتون بنویسید.


اگر هم این کار را انجام داده اید، شاید
به خود بگویید چرا روی دست راست این شخص نوشته شده، لابد یک نفر به او شماره داده
(چون شیی شبیه به چادر هم در تصویر دیده می شه) و اون شخص روی دستش نوشته.


آیا این فکر به ذهن شما نرسید که فقط ما
تنها به این سفر نرفتیم و هزاران نفر از سرتاسر ایران به این سفر معنوی اومدن. باز
هم اگه این شخص از گروه ما بود، آیا به ذهنتان نرسید که شاید چپ دست باشد و خودش
این شماره را نوشته باشد؟ یا شاید شماره یکی از دوستان هم جنس خود را نوشته و
...........


در پست بعدی، عکسی قرار داده اید که در
آن تصویر بچه های گروه در کنار خواهران دیده می شوند.


شاید منظورتان از این عکس این بوده که
طعنه ای به مختلط بودن اردو زده باشید.


نکته جالب در این عکس می دونید چیه؟ اون
شخصی که پشت به عکس ایستاده وسط جمع (با پیراهن و شلوار قهوه ای)، من هستم. لابد
از خودتون می پرسید، این پسره اینجا چی کار می کنه و یا تو فکر چیه؟ چرا اینقدر
نزدیک به خواهران ایستاده.


جهت اطلاعتون باید عرض کنم بنده در حال
فیلمبرداری با دوربین موبایل خودم بودم. اتفاقا این فیلم را هم آپلود کردم. می
تونید ببینید.


همه اینها به کنار!


چرا اینقدر منفی بافی و البته خیال بافی؟!!!


شما که تو این اردو حضور نداشتید؟!!! این بخش حذف شده است که می توانید دلایل آن را در این لینک ببینید.


شما که از جو معنوی اون خبر نداشتید. این بخش حذف شده است که می توانید دلایل آن را در این لینک ببینید.


در پست های آتی که بقیه خاطرات را می
نویسم، فایل های صوتی که با موبایل خود ضبط کرده ام را نیز قرار خواهم داد.
پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید. گوش کنید. اون صدای ضجه ها و ناله هایی که
خواهید شنید، صدای ضجه همین بچه هاست که با شنیدن نام حسین (ع)، زهرا (س)، رقیه
(س) و .... صدای ناله هاشون بلند می شد. (اگه نیاز می بینید، اون ها را سریعتر
برای شما یه جا آپلود کنم و لینکشو
بفرستم).


چطور به خودتون اجازه می دید، به بچه
های حاضر در این اردو تهمت بزنید؟!!! چطور می خواید جواب خدا را بدید؟!!! اصلا فکر
نکنم واستون مهم باشه. چرا که اگه مهم بود، اینجوری فکر نمی کردید! اینجوری دچار
سوء ظن نمی شدید.


همین خدایی که شما ازش دم می زنید، تو
همون کتاب آسمونیش که به اون اعتقاد دارید (!) در سوره حجرات آیه 12 میگه:


"یا ایها الذین ءامنوا اجتنبوا
کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم ولا تجسسوا و ......."


"این اهل ایمان از بسیار پندارها
(و ظن بد) در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها (باطل و بی حقیقت و)
معصیت است و نیز هرگز از حال ....."


شما اونقدر چشماتونو روی حقیقت بستید که
نمیدونید تو شلمچه (که قطعه ای از بهشته)، توی طلاییه (که خون هزاران شهید اونجا
ریخته شده) و ........ حتی اگه شخصی بخواد گناه کنه، نمی تونه. به خدا قسم می گم
نمی تونه.


نمی دونم تا حالا رفتید اونجا یا نه. چه
رفته باشید، چه نرفته باشید، پیشنهاد می کنم حتما یک بار دیگه برید اونجا. ولی این
بار بدون هیچ گونه منفی بافی و خیال بافی. بدون هیچ گونه توجه به اطراف. برید
ببینید اونجا چه خبره. اصلا معنویت که می گن یعنی چی! شهید و شهادت یعنی چی! خدا
کیه! بوی عطر شهدای گمنام طلائیه از کجاست؟!!!


دوست دیگری گفته بودن: "البته اگر
وقت داشتم می رفتم وجلوی هرنوع رفتار آلوده ای را می گرفتم."


من موندم این دوستمون از کجا متوجه
رفتارهای آلوده شدن! شما که اونجا حضور نداشتی چگونه با این قاطعیت صحبت می کنی که
جلوی هر نوع رفتار آلوده ای را می گرفتی؟ شما حتی از کلمه "احتمالی" هم
استفاده نکرده اید. به عبارتی مطمئن هستید که اونجا رفتارهای آلوده ای صورت گرفته!


درسته که شاید شما فقط نوشته های دوستان
را از وبلاگ آنها کپی کرده باشید، اما آیا همه نوشته ها (اون هم خاطرات یک سفر)
همراه با شرح و توصیف کامله؟ شاید من یک جمله بنویسم که فقط افراد حاضر در اردو
بدون معنای اون چیه.


اصلا میدونید چرا به آقای احسان بخش
گفته شد زن ذلیل و فیمینیست و ..... اصلا از کسی پرسیدید تا جوابتونو بده؟!!


من نمی خوام از ایشون دفاع کنم و یا
ایشونو نقد کنم. من فقط واقعیت موجود را میگم. اون چیزی که دیدم. گفتم که من ایشون
را از قبل نمی شناختم.


ایشون به عنوان یکی از دست اندرکاران
برگزار کننده اردو، هر کاری را ابتدا برای خواهران انجام می دادن مثلاً‌ تهیه غذا،
تغذیه بین راه و .... و البته همه ما می دونیم که در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما، در
هر مراسمی، ابتدا برای خواهران غذا حاضر می شود و اول به اونها توجه می شه و سپس
برای برادران. و از طرفی ایشون، مسئول هماهنگی اتوبوس خواهران هم بودن.


یکی از اشخاصی که به ایشون می گفت زن
ذلیل من بودم. و تنها دلیلم هم همان بود که گفتم. به عنوان مسئول گروه خواهران،
ابتدا مواد غذایی را برای آنها تأمین می کردند و ما هم به محض دیدن این وضعیت،
ایشان را زن ذلیل صدا می کردیم. (حامد جان ما رو ببخشید. اگه می دونستم یه عده
آدم مغرض هستن که درصدد تحقیر شما هستن، مطمئنا هیچ گاه شما رو با این لقب صدا نمی
کردم).


در مورد تنها انتقادی که به اردو وارده
یعنی بی نظمی هم باید عنوان کنم احتمالا این دوستان تا به حال یا در هیچ اردویی
شرکت نکرده اند و یا مشکلات اونو فراموش کردن. هر اردویی که من در اون شرکت کردم،
بعضی بی نظمی ها رو داره. که این بی نظمی ها اصلا جزئی از اردو محسوب می شه.


اونهایی هم که ادعا می کنن ما هر اردویی
رفتیم، با نظم بوده، ببینید اصلا چیزی از اون اردو یادتون مونده. کدوم بخش از اون
واستون به عنوان خاطره مونده!


در حالیکه لحظه لحظه این اردو، خاطره
است. هر وقت به هم می رسیم می گیم: یادته ساعت 2 نیمه شب به ما شام دادن! یادته
ساعت 8 شب، نهار دادن و ....


اینها همه نمک این اردو بوده. اگه اینها
نبود که اسمش اردو نبود.


روز آخر موقع خداحافظی که من دوکوهه از
بچه ها جدا شدم، آقای حسین پور به من گفتند حلال کنید اگه مشکلی بود. می دونید
جواب من چی بود؟! گفتم: اتفاقا من به این مسائل عادت دارم و بدون اینها، اردو که
اردو نمی شه. میشه هتل.


در نهایت توصیه می کنم عکس های اردو را
باز هم با دقت تماشا کنید. بعضی از خواهران حتی روبند بر صورت داشتند، به عبارتی
دیگر، حداقل اینکه شما حق تهمت زدن به همه افراد حاضر در اردو را نداشتید.


امسال سال اتحاد و انسجام ملی تعریف
شده! بیایید نگذاریم دشمنان از ما سوء استفاده کرده و بین ما تفرقه بندازن.


به امید ظهور حضرت مهدی (ع) برای رفع
تفرقه و شکست دشمنان دین و اسلام.

====

اینجا رو هم ببینید.

====

شرمنده که این پست اینقدر طولانی شد. ولی لازم بود.

در پایان باز هم تأکید می کنم، من نه بر اساس شناخت قبلی خود بلکه بر اساس آنچه که دیده ام به قضاوت نشسته ام. پس رفتارهای گذشته و آینده اشخاص حاضر در اردو را تأیید و یا رد نمی کنم. ضمنا به یاد داشته باشید که گذشته هر شخصی ممکن است با حال او متفاوت باشد و آن شخص تغییر کرده باشد و یا اینکه در آینده تغییر کند.

ضمنا بنده هیچ بحثی در مورد خوبی و یا بدی برگزاری اردوهای مختلط نکرده ام و همچنین در مورد چت با نامحرم هم صحبتی نشده است.


  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( چهارشنبه 86/1/8 :: ساعت 2:31 صبح)

سلام
باز هم نرم افزار دیگری برای محیط IDE دلفی:
شاید این نرم افزار به مفیدی نرم افزار قبل نباشه اما بی استفاده هم نیست، مثلا می تونید با انتخاب بخشی از کد، با کلید های کمکی Ctrl + Alt + . کد انتخاب شده را به صورت Comment تبدیل کنید.
حجم فایل برای دانلود: 1.2 مگابایت

بخش اول
بخش دوم



پنجره Code Editor مربوط به این نرم افزار

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( چهارشنبه 86/1/8 :: ساعت 2:30 صبح)

سلام
با ادامه خاطرات سفر به مناطق عملیاتی جنوب در خدمتتون هستم. خاطرات را تا هنگام ورود به دوکوهه بیان کردم و اما ادامه خاطرات:
پس از صحبت کوتاه آقای فضل الله نژاد (از مسئولین برگزار کننده اردو)، ساعت 9:30 وارد سالن غذاخوری خواهران شده و با یک عدد کره گیاهی و یک عدد مربا [بده بابا]، پذیرایی شدیم (نکته قابل توجه: بنده در کنار دست آقای فخری، مدیر محترم پارسی بلاگ، نشسته بودم - چه سعادتی). ساعت 10:30 در ساختمان ذوالفقار، یک راوی ناشناس در مورد دوکوهه شروع به صحبت کردند که من لینک فیلم آن را که حدود 15 مگابایت هست، قرار داده ام.
بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم - بخش ششم - بخش هفتم
بخش هشتم - بخش نهم - بخش دهم - بخش یازدهم - بخش دوازدهم - بخش سیزدهم
بخش چهاردهم - بخش پانزدهم - بخش شانزدهم
ساعت 11:30 اولین فال از وصیت نامه شهدا تقسیم شد که هر کس با یک نیت و یک صلوات، یکی از فال ها را انتخاب می کرد (اولین فال من: قسمتی از وصیت نامه شهید سید میر محمود بنی هاشم: "ما باید خودمان را آماده کنیم ما اگر معنویت نداشته باشیم، موفقیت نخواهیم داشت"). همچنین به همراه این فال، نشریه ای که تهیه شده بود هم پخش شد (ناقابله، همراه با 8 غلط املایی - جزیی از مسابقه است).
********
حسینیه حاج همت: بخشی از پادگان دوکوهه همراه با حوض معروف آن، محل راز و نیاز عاشقان الله، محل عبادت و خلوت دوستداران حق و زیارتگه همراهان مهدی (ع).
در ابتدا و قبل از عملیات خیبر، پادگان دوکوهه فاقد محلی سربسته برای برگزاری نماز جماعت و برگزاری دعا بوده است. کمی قبل از شروع عملیات خیبر، ساخت این حسینیه شروع می شود. پس از اتمام جنگ خیبر - که در آن سردار معروف جنگ، شهید همت، به شهادت می رسند و به سردار خیبر معروف می شوند - این حسینیه به یاد شهید همت، حسینه شهید همت نام می گیرد.

حسینیه حاج همت
فیلمی هم از حسینیه حاج همت و حوض کنار آن و البته شهدای گمنامی که در کنار این حسینیه به خاک سپرده شده اند با موبایل گرفته ام که حدود 2.3 مگابایت می باشد. برای راحتی دانلود، آن را بخش بخش کرده و لینک های آن را در زیر قرار داده ام.
بخش 1
بخش 2
بخش 3
*********
پس از خروج از پادگان در ساعت 11:35، ساعت 14:45 به اهواز وارد شدیم. ساعت 15:10 پس از ورود به مسجد 12 امام شهر اهواز و پس از برگزاری نماز جماعت، نهار لذیذی نوش جان کردم (نون و کباب و گوجه با همراهی نوشابه). ساعت 16:45 هم از این مسجد، خارج شده و به سمت آبادان حرکت کردیم.


مسجد 12 امام (علت نامگذاری به 12 امام که مشخصه - 12 بلوک که هر کدام نام یکی از ائمه بر آن نقش بسته)
نکته ای جالب از هنگام ورود به مسجد 12 امام: از اونجایی که موبایل اکثر بچه ها شارژ نداشت، به محض ورود به مسجد همه حمله ور شدن به سمت پریزهای برق (به جای اینکه حمله ور بشن به دستشو...... )
در همین مسجد، جناب فیلمبردار محترم همه برادران را وسط سالن مسجد جمع کرده و یکی یکی از اونها اعتراف گرفتن که وبلاگشون و آدرس اون چیه (همراه با سند و مدرک یعنی اینکه فیلم گرفتن که الان معلوم نیست این فیلم دست کیه؟!!! )
**********
عکس های دیگری از دوکوهه

کوزه گر، عاقبت در کوزه افتاد (آقا محمد - شکارچی صحنه ها و مناظر در اردو)


معلوم نیست این جماعت عظیم، روی زمین دنبال چی می گردن!! (احتمالا به دلیل نخوردن صبحانه، دنبال غذا هستن! )


یه پرنده نازنین که تو این بخش از ساختمان ذوالفقار جاسازی شده! (ببخشید آشیونه ساخته)




دو جمله یادگاری از دوکوهه


یک عالمه جمله زیبا


به سمت حسینیه گردان تخریب که برای خودش داستانها داره
(بعداً می گم)


یک عکس هنری!


یک عکس طنز (پاکدیده، بیا ببین!
)


آخرین عکس (روز برگشت - زینب خانم شیطون که اولش نمی ذاشت ازش عکس بگیرم ولی بعداً )
*********
بقیه خاطرات در پست های بعدی!

با علی
التماس دعا


  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( چهارشنبه 86/1/8 :: ساعت 2:22 صبح)

از حضرت زهرا (س‏) روایت شده که شبی قبل از خواب، حضرت محمد (ص) به ایشان گفتند: (ای فاطمه، نخواب مگر این که چهار عمل را انجام داده باشی: 1- یک ختم قرآن خوانده
باشی. 2- یک حج عمره و واجب به جا آورده باشی. 3- همه مومنان را از خود راضی کرده
باشی. 4- همه انبیا را از شفیعان خود قرار داده باشی.) حضرت در جواب تعجب دخترشان
فرمودند: (خدای متعال تمام این دستورات را برای ما مسلمانان سهل کرده است، به این
صورت که هر وقت سوره توحید را سه مرتبه بخوانی، ثواب یک ختم قرآن را برده ای و هر
وقت تسبیحات اربعه را بگویی، ثواب یک حج عمره و واجب را برده ای و هر وقت طلب
مغفرت برای رفتگان بنمایی آنها از تو خشنود می شوند و هر وقت به من و سایر انبیا
صلوات بفرستی، همه آنها شفیعان تو خواهند بود.)
============
http://khateratzendegi.parsiblog.com/:منبع
برای این دوست عزیز، کامنت گذاشتم که می خوام از وبلاگتون کپی کنم اما جوابی ندادند و از اونجایی که سکوت نشانه رضایت است، من هم این عمل پسندیده را انجام دادم!


  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( چهارشنبه 86/1/8 :: ساعت 2:15 صبح)

سلام
حدود 10 روز از سفر به مناطق جنوب می گذره و من هنوز فرصت نکردم خاطرات سفر را بنویسم. از طرفی 8 مسابقه تعریف شده (موندم کی تعریف کردن که من نفهمیدم - احتمالاً تو سفر برگشت که گروه سعادت همراهی منو نداشت ) که کلی جوایز ارزنده داره (احتمالا شامل خودکار، یک دور سواری مجانی با اتوبوس و ....).
**********
خاطرات سفر را از شروع سفر براتون خواهم گفت.
**********
حرکت از حرم مطهر امام بود. قرار بود راس ساعت 12 حرکت شروع بشه، اما ساعت 11:30 که با حامد آقا تماس گرفتم، عرض کردند، 12:30 بعد از اقامه نماز ظهر و عصر حرکت خواهیم کرد (زهی خیال باطل).
بعد از نماز و با کلی صرف وقت (در این فرصت استثنایی به شناسایی همسفران پرداختیم) و پس از سخنرانی فرمانده کل اردو (رئیسی که به قول خودش فوقش لیسانس منظورم همون فوق لیسانس علوم سیاسی خونده و تو مباحثه و سخنرانی کم نمیاره) در ساعت 14:15 که تا نیم ساعت دیگه حرکت می کنیم، بالاخره سفر ما به سرزمین نور و روشنایی (سرزمین ادیسون) ساعت 17:15 شروع شد.
سه تا اتوبوس بود که یکی برای بانوان محترمه، دیگری برای متأهلین عزیز و آخرین اتوبوس (از همه بهتر لابد) برای برادران بزرگوار و ایمانی.
حرکت به سمت قم بود که ساعت 19:15 وارد قم شدیم و به سمت سازمان ملی جوانان قم حرکت کردیم.
اونجا، قرار بود تعدادی از وبلاگ نویسان عزیز را سوار کنیم. برادران بزرگوار قمی که خیلی معطل ما نمونده بودن! از ما پذیرایی گرمی (با چایی داغ) به عمل آوردن و بعد از اون، وضو، نماز و مجددا بازگشت به اتوبوس. ساعت 20:30 حرکت مجدد از قم شروع شد. بعد از سوار شدن، اولین (و البته آخرین) پذیرایی بین راهی انجام شد (کیک و آب میوه و موزهای گندیده - به علت معطلی بیش از حد ما برای خورده شدن آنها ). ساعت 22:30 بالاخره تصمیم گرفته شد که به این جماعت بیچاره و گرسنه، شام هم داده شود (سالاد الویه به همراه هیچی - در ماشین). بعد از اون هم که معلومه، لالایی تا ساعت 6:05 که برای نماز صبح ما رو از خواب ناز بیدار کردن (البته ما به دلیل مشغولیت به نماز شب، بیدار بودیم ). نماز صبح به جماعت در پل دختر، برگزار شد. راننده محترم تا ساعت 7 در حال استراحت بودن (آخه واسه یک سفر طولانی یک راننده بدون شاگرد کافیه). ساعت 8:50 بود که رسیدیم به پادگان دوکوهه.
پادگان دوکوهه که پادگان حاج احمد متوسلیان و مربوط به لشکر 27 محمد رسول الله می باشد، تقریبا در 150 کیلومتری اهواز قرار دارد و به عنوان عقبه نیروهای ایرانی استفاده می شده است. به عبارتی بسیاری از شهدای ما از این پادگان مقدس عبور کرده اند.
این پادگان قبل از انقلاب برای ارتش ساخته شده و ساختمان های 5 طبقه موجود در آن برای اسکان خانواده های کادر ارتش ساخته شده و یا در حال ساخت بوده است. در زمان پیروزی انقلاب، این ساختمان ها دست نخورده باقی می مانند تا بعد از جنگ تحمیلی که برخی از آنها تکمیل شده و هم اکنون در اختیار خانواده های ارتش می باشد.
این پادگان در ابتدا در اختیار نیروهای ارتش بوده ولی به درخواست شهید حسن باقری و محسن رضایی از شهید صیاد شیرازی - فرمانده نیروی زمینی وقت ارتش - از این پادگان به عنوان محلی برای سازماندهی نیروهای مردمی استفاده می شود.
برای ورود به پادگان حدود 20 دقیقه منتظر بودیم از آن جهت که حدود 15 اتوبوس که شب قبل را در پادگان به سر برده بودند (کاروان های مختلف دانشجویی و مردمی)، در حال خروج از پادگان بودند.

نکته: برای دیدن عکس در اندازه واقعی آن، روی آن شیفت و کلیک کنید.
**********
خاطرات مربوط به پادگان را در پست بعدی می نویسم.


  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( دوشنبه 86/1/6 :: ساعت 2:56 عصر)

سلام
یک نرم افزار کاربردی برای دوستانی که دلفی کار هستند:
این نرم افزار که در واقع مکملی برای محیط IDE دلفی می باشد، امکانات زیادی به محیط کد نویسی دلفی اضافه می کند.
دوستانی که با محیط دلفی آشنایی دارند، می دانند که در نسخه های قبل از 8 که بر پایه دات نت طراحی نشده اند، مثلا وقتی چند Begin و end تو در تو داشته باشیم، با مشکل مواجه می شویم و تنها راه رفع این مشکل، ایجاد تورفتگی های مناسب در کد است. توسط این نرم افزار، بین هر جفت Begin و End، یک خط رنگی رسم می شود که برای تمایز حلقه ها از یکدیگر بسیار مناسب است. یا مثلا وقتی مکان نما را به قبل از علامت ")" منتقل کنید، بلافاصله "(" مربوط به آن هم توسط این نرم افزار شناسایی شده و هر دو به رنگ قرمز در می آیند.
به تمامی دوستانی که درس مباحث ویژه و چند زبانه سازی با من دارند پیشنهاد می کنم حتماً این نرم افزار را که حدود 3.2 مگابایت حجم دارد، دانلود و نصب کنند.
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( دوشنبه 86/1/6 :: ساعت 2:23 عصر)

متن زیر که در مورد عشق و روابط عاشقانه هست، به نظر میاد خلاصه ای از یک مقاله باشه که واستون قرار دادم و امیدوارم استفاده ببرید:
==================



نوشتار
حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است ؛


الف ) تعریف عشق



نویسنده پس از آنکه از قول مولانا و محی الدین عربی می آورد
که هر کس عشق را تعریف کند ، آن را نشناخته است ، تعریف مرحوم
دهخدا از عشق را آورده و نهایتا سخن سهروردی را نقل می کند که
عشق افراط الحب ( محبت شدید ) است . نکتة مهمی که در ارتباط
عاشقانه بین دختر و پسر مفید و قابل توجه است اینکه از نگاه ابن
مسکویه رازی ، عشق افراط در محبت است و از دوستی خاص تر و
محدودتر است و عشق جز بین دو نفر امکان ندارد .


اما عشق از
سویی « شیفتگی » که محبت شدید اما یک طرفه است متمایز است و از
سویی دیگر : عشق از « هوس » که ترابط بین افراد فراوان است ،
متمایز می شود . کلام و نگاه عاشقانه ، صادقانه و خالصانه است
اما کلام و نگاه هوس آلود مبتنی بر دروغ ، ریا و نفاق است . محور
عشق ، دگر خواهی است و محور و مدار هوس ، خودخواهی و ...



در
این مقاله بدون بحث از حسن و قبح عشق ، عشق در معنای محبت شدید
بین دو فرد بعنوان یک واقعیت ( Fact ) بیرونی و برخی ابعاد و
اوصاف و شرایط آن مورد توجه و بحث قرار می گیرد .



ب ) اقسام
عشق



عشق در یک معنا به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم می شود .
در عشق حقیقی ، محبوب خداوند و صفات و افعال اوست و لکن در عشق مجازی
محبوب و معشوق ، ظواهر دنیوی است و رابطة عاشقانة دختر و پسر نیز
از اقسام عشق مجازی و از مصادیق عشق زمینی محسوب می گردد.



از
نگاهـی دیگر مجموعة روابط عاشقانة زن و مرد در چهار شکـل « عشق
مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به زن ، زن به مـرد » خلاصـه می شود
. در روابط دختر و پسر یک شکل ( یعنی عاشق پسر و معشوق دختر )
بسیار کثیرالمصداق تر و متدوال تر است ، زیرا ؛



اولا : زن از
مرد و به تبع آن دختران از پسران زیباترند و زیبایی نیز عشق
آفرین است . از آنجا که زنان و دختران در مقایسه با مردان و
پسران عموما و غالبا زیباترند و در نتیجه مجذوب ، محبوب و معشوق
پسران واقع می شوند .



ثانیا : شاید در فلسفة چنین زیبایی
برای دختران در مقابل پسران بتوان گفت که خالق آدمیان ، از آن رو
جنسی را بر جنس دیگر ترجیح داد که تـوازن بین این دو جنس در بعد
« جسمـی» برقرار گردد . اگر آدمـیان دارای سه بعد « قلب و دل » ،
« عقـل » و « جسم » اند ، غالبا پسران از دختران در حوزة جسمی
نیرومند تر و قوی ترند ، اما زیباتر بودن دختران از پسران باعث
می شود که پسران با همة قدرت ، ادعا و... اسیر دختران شوند و در
روابط عاشقانه برای آنها فداکاری کنند ...



ثالثا : هویت جنسی
دختر و پسر همسان نیست ( گر چه هویت انسانی برابر دارند ) و چون
دختران زیباترند ، اگر زیبایی های خود را نابجا عرضه کنند ، هم
ارزان فروخته می شوند و هم ممکن است برایشان خطرساز باشد . از
این رو پوشش برای دختران جوان و مؤمنه توصیه شده است و فلسفة حکم
حجاب و پوشش را باید در زیبایی دختران نسبت به پسران
دید.




رابعا : از آنجا که عشق و زیبایی قرین یکدیگرند و نیز
دختران مظهر و نماد زیبایی اند ، از این رو حتی در توصیف و بیان
زیبایی معشوق حقیقی نیز از ویژگی های زنان و دختران ( چشم ، ابرو
، لب ، خال ، زلف ، گیسو و ... ) بهره برده اند .





کتمان یا
اعلان عشق









در احادیث شیعی « کتمان عشق » مورد توجه قرار
گرفته و آمده است : آنکه عاشق گردد ، پس آن را کتمان کند و عفیف
بماند و بمیرد ، شهید است . و یا : کسی که عاشق شود و آن را
کتمان کند و عفیف بماند و صبر کند ، غفران خدا برای اوست و او را
داخل بهشت می کند.







چند نکته از احادیث فوق قابل استنتاج است
:




1) تعبیر عف یعنی عفیف و پاک بودن عشق ، مربوط به عشق مجازی
است و عشق حقیقی آلوده و غیر عفیف نمی تواند باشد . پس مراد از
عشق در این روایات ، حداقل عشق مجازی نیز هست .



2) این احادیث
تصریح ندارند که عاشق ، عشق را از چه کسانی مخفی دارد . پاسخ
صحیح تر آن است که فرد عاشق ، عشق خود را نه از معشوق ، بلکه
نسبت به دیگران کتمان کند و بپوشاند و پرده دری نکند . این تلقی
از آن رو اهمیت دارد که عشق را معارض نیک نامی و قرین با پرده
دری می دانند . به قول حافظ :



ای دل اندر عاشقی تو نام
نیکو ترک
کن که
ابتدای عشق رسوایی و بدنامی است آن



و به قول سعدی
: سعدیا دور نیک نامی
رفت
نوبت عاشقی است یک چندی



3) تأکیـد برعشق کتمان شده و قرین با
عفاف برای کسب بالاترین درجه و مقام ( رسیدن به مقام شهادت ) ،
به معنای مراتب پائین تر و کم امتیاز تر عشق مجازی نیست ، مثلا
اگر عاشقی با رعایت عفاف ، در رعایت شرط کتمان کاملا موفق نباشد
، گر چه اجر شهید ندارد ، اما معلوم نیست این عشق را بتوان مطرود
و مذموم تلقی نمود.



4) گاهی شکل ظهور و محمل تجلی عشق برای
رعایت عشق ، محمل های موجه و مقبول است . مثلا در عین اینکه دختر
و پسری سوزها و گدازها ، بی خوابی ها ، آتش ها و .. را واجدند ،
اما این معاشقه بین آنها در قالب کار اداری ، علمی ـ پژوهشی ،
فعالیت های اجتماعی و… ظهور و نمود پیدا می کند .



5) علاوه بر
دو راه « بی عشقـی و نیک نامی » و « عاشقی و رسوایی و بدنامی »
می توان گـروه و گزینة سومی فرض نمـود که هم عاشق اند و هم با
کتمان سر ، نیک نام و سالم می مانند . این نگاه به عشق چقدر با
روابط ناسالم هوس آلود که نام عشق بر آن می نهند و در جامعة ما
وجود دارد ، متفاوت است .



د ) علم قبل از عشق و بعد از آن




اگر مرکزی ترین و محوری ترین بحث در روابط دختر و پسر ، عشق
و رابطة عاشقانه است ـ زیرا بنیاد خانواده نیاز به وجود عشق دارد
ـ اما مهم ترین ویژگی عشق ، ارتباط آن با علم و آگاهی است . علم
و عشق از دو جهت رابطه دارند : علم پس از عشق و قبل از آن .




علم پس از عشق بدین معنی است که دختر و پسری از شکل گیری
رابطة عاشقانه ، نسبت به هم شناخت ، آگاهی و علم پیدا کنند . به
تعبیر حضرت امیر در نهج البلاغه ( خطبه 109 ) کسی که عاشق چیزی
شود ، چشم اش کج و قلب اش مریض می شود و با چشم غیر درست می بیند
و با گوش ناشنوا می شنود . علم پس از عشق چندان معتبر و دقیق
نیست و چنین رابطة عاشقانه ای اگر در همین سطح بماند ، آسیب پذیر
است.



اما علم قبل از عشق ، یعنی قبل از آنکه دختر و پسری به
یکدیرگ دل بسپارند ، باید آگاهانه و با شناخت و علم از یکدیگر به
هم نزدیک شوند . اگر رابطة عاشقانه متکی به آگاهی های لازم فردی
و اجتماعی مخاطب باشد ، این رابطه به زودی آسیب نمی بیند و در
صورت تأسیس خانواده به تبع آن نیز ، این خانواده پایدار و آرام و
ماندگار خواهد بود.



هـ ) نتیجه گیری



1) در یک نگاه می
توان گفت که دختر و پسر برای یکدیگر خلق شده و در کنار هم مکمل
یکدیگرند . ولی برای اینکه این تعامل شکل سالم بگیرد ، اولا :
باید در قالب عشق باشد و از این دوستی های ناسالم و ارتباطات
فاسد رهایی پیدا کنیم . ثانیا : باید بدانیم که سالم ترین
ارتباطات دختر و پسر در فضای خانواده ثمر داده و نمود می یابد .
از این رو بهترین رابطة عاشقانه دختر و پسر ، آن شکلی است که
منتج به نهاد مقدس خانواده شود ؛ از نیازهای دختران و پسران ،
نیازهای جنسی است و مدعا آن است که تنها یک دختر و یک پسر در
قالب موجه و مشروع می توانند نیاز جنسی خود را برآورده نمایند و
این بستر مناسب ، خانواده است .



2) جدای از نگاه های مذموم
امثال امام محمد غزالی و ملامحسن فیض کاشانی به عشق ، می توان
گفت که بهترین و عمیق ترین غذای دل ، عشق است . اما باید به قول
دکتر علی شریعتی بین عشق و ایمان پل زد تا از آفات آن مصون ماند
. شریعتی ایمان بی عشق را زندانی پر از زنجیر و غـل و بند می
داند که روح را می میراند و دل را ویرانه می سازد . ( گفتگوهای
تنهایی ، ص 86 ) .



همان گونه که عشق بی ایمان آسیب زا است ،
در آسیب شناسی روابط عاشقانة دختر و پسر باید توجه داشت که عشق
مبتنی بر جهل و عـدم آگاهی و صرفا متکی بر احساس نیز سوزنـده است
و ممکن است منجر به شکست در روابط عاشقانه شود . از این رو هرگز
نباید به داده های محصول عشق بسنده نمود و پیش از ورود به فضای
عشق ، نباید آن را آسان گرفت که به قول حافظ :



الا یا ایها
الساقی ادر کاسا و
ناولها
که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها

===============
منبع: http://www.takchin.com/magazine/ravabet.htm

  نوشته های دیگران ()
>>محمد سوری ( پنج شنبه 86/1/2 :: ساعت 12:16 عصر)

1- روش جوادی:

یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت
برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن
راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به
اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می
افته یهو بغضت می ترکه و د گریه. وقتی خوب گریه هاتو کردی و پاشدی که بری
طرف کلی اصرار میکنه که برسونت.اما از اون اصرار و از تو انکار.خلاصه راه
می افتی که بری اما یجوری راه می ری که مطمئن بشی طرف می تونه تا خونتون
تعقیبت کنه... تا اینجا تو کار خودتو کردی اما از اینجا به بعدش دیگه با
اوس کریمه.



2- روش یاهو مسنجری:

این روش اخیرا کاربرد زیادی پیدا کرده و عمدتا هم به خاطر اینه که لازم
نیست مستقیم توی چشمای طرف نگاه کنی و این برای آماتورها هم کمک خبلی
بزرگیه.از ایکونهای گوگولی مگولی هم می تونی برای رسوندن مفهوم استفاده
کنی.اما بدیشم اینه که بعضی وقتها توی چت یه سو تفاهم هایی پیش می آد که
خر بیار و باقالی بار کن!!


نکته:این روش فقط وقتی کاربرد داره که مطلب بطور صریح ادا بشه اما به علت
اینکه هیچ موجود اناثی اصولا این کاره نیست پس بهتره که اصلا قیدشو زد!



3-روش بچه خر خونی:

همون داستان جزوه و این که خودت واردی.

نکته:متاسفانه از اونجایی که مجموع دو متغیر زیبایی و خر خونی در مورد
دختر جماعت همیشه یه مقدار ثابته بنابراین بهتر که روی این روش خیلی حساب
نکنی!


4-روش خرکی:

جلوی یکی از این لندکروز سیاهها بوسش می کنی که بدونه بخاطر بد بخت کردنش همه کار می کنی.




5-روش مذهبی خفن:


چهل شب جمعه جلوی در خونتون رو جارو می کنی و آجیل مشکل گشا پخش می کنی .
تو ی این مدت به هر چی امامزاده و صاحب کرامات هست متوسل میشی و نذر می
کنی که اگه حاجتت روا شد هر شب تو سقا خونه آس مم تقی یه شمع روشن کنی
...ایشالا که حاجتتو میگیری.

نکته:خواهر التماس دعا



6-روش از ما بهتران:

لازم نیست کاری بکنی. فقط انتخاب کن!



7-روش بچه مثبت:

طرف و به یه کافی شاپ دعوت می کنیو اونجا خیلی معقول و منطقی مساله رو بهش
می گی.اونم احتمالا یه فرصتی می خواد که فکر کنه و بعدشم ایشالا که بعله
رو می گه.

نکته:تا حالا چیزی خنده دار تر از این شنیده بودی؟



8-روش عرفانی:

میری لب چشمه که آب بیاری می بینی از قضا اونم انجاست.یه جوری که انگار
حواست نیستپات می خوره به کوزه طرف و کوزه خورد و خاکشیر می شه.بعد لپات
گل می اندازه و با عجله کوزتو پر می کنی و میری. اینجاست که طرف با خودش
فکر می کنه:

اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

خلالصه خیالت تخت باشه که کارت درسته!

نکته:

این روش در طی تاریخ امتحانشو بخوبی پس داده و بنا براین بسیاری از
کارشناسان و صاحبنظران معتقدن که بحران امروز ازدواج در اثر لوله کشی شدن
آب بوجود اومده.


9-روش لوس گری:


یه دفعه یه سوسک می بینی و بنا میذاری به جیغ! آ ی جیغ نکش کی بکش.طرف هم
که وضع و اینطور می بینه به هر قیمتی شده سوسک و به دیار باقی می فرسته.
حالا تو همچین تحویلش می گیری که انگار شیر شکار کرده! و بعدشم مثلال از
ترس سوسک یه مدتی خودتو بهش می چسبونی و ازش جدا نمی شی! اگه کارا تا
اینجا خوب پیش بره ما بقیش تضمین شدست.




10-روش شهرستانی:

یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می
کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و
بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت طرف
باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه!

نکته:

اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقییت حساب کنی. اما اوصولا زندگی با این آدم توصیه نمی شه.
  نوشته های دیگران ()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 4
بازدید دیروز:  15
مجموع بازدیدها:  134879
منوها
» درباره خودم «


«کشکول»

» آرشیو مطالب «

اسفند 85
فروردین 86
اردیبهشت 86
خرداد 86
تیر 86
شهریور 86
پاییز 1386
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

حاج جمال
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار

» لوگوی دوستان «